این نوشتار مبانی نظری و پیشینه تحقیق امیدواری می باشد. در بخش اول چارچوب و مبانی نظری امیدواری تشریح می شود و در بخش دوم پیشینه نظری تحقیق امیدواری در پژوهش های داخلی و خارجی مورد بررسی قرار می گیرد.

 

 



1-5-3-1-تعریف مفهومی امید

فرآیندی شناختی که افراد به وسیله آن، فعالانه اهداف خود را دنبال می کنند اشنایدر ، (1991،بیه نقل از اشنایدر،2000) امید فرایندی است که طی آن افراد (1) اهداف خود را تعیین می کنند، (2) راهکارهایی برای رسیدن به آن هدف خلق می کنند و (3) انگیزه لازم برای به اجرا درآوردن این راهکارها را ایجاد کرده و در طول مسیر حفظ می کنند. امیدواری راهبردی و عاملی دو مؤلفه الگوی امید شناخته می شوند 
(اشنایدر، 2000).

 

 

1-5-3-2-تعریف عملیاتی امید

با استفاده از پرسش نامه امید بزرگسالان اشنایدر سنجیده می شود که یک 
پرسش نامه خود گزارشی مشتمل بر 12 سؤال است که توسط اشنایدر و همکاران در سال 1991 ساخته شده و ویژگی های روان سنجی آن مورد تأیید قرار گرفت(اشنایدر،1991؛به نقل از اشنایدر،2000).

 

 

 

1-5-3-3- تعریف عملیاتی مولفه های امید

امیدواری عاملی: امیدواری عاملی با اظهار به قدرت، تعیین اهداف مناسب، دنبال کردن اهداف تعیین شده با تمام وجود، تکیه بر تجربه های گذشته برای تضمین آینده و اقرار به امکان وجود موقعیت های بزرگ در زندگی مشخص می شود.
امیدواری راهبردی: امیدواری راهبردی با اعتقاد به وجود راه حل های زیاد برای مسائل، فکر کردن به راه حل های زیاد در رهایی از مشکلات و اعتقاد به وجود راه حل در شرایط ناامید کننده مشخص می شود.

 

 

اشنایدر و لوپز (2002) می گویند که امید به نحو روشن در دوره نوزادی، کودکی و نوجوانی رشد می کند. در پایان نخستین سال زندگی، پایداری شیء و طرحواره های علّت و معلولی به نوزادان امکان می دهد که در مورد گذرگاه های معطوف به هدف تفکرات پیش بینانه داشته باشند. مهارت اشاره کردن که در پایان سال اول رشد می کند به نوزادان امکان می دهد که هدف های خود را نشان  دهند.
کودکان در سال دوم یاد می گیرند که فعالیت های هدفمندی را برای پی گیری گذرگاه ها به سوی هدف های مطلوب به اجرا بگذارند. اندیشه خود به عنوان یک کارگزار در این دوره تکامل پیدا می کند. یکی از مهمترین مهارت های مرتبط با امید که در سال دوم آموخته می شود این اندیشه است که می توان گذرگاه های اطراف موانع را نیز در نظر گرفت و فعالانه آنها را دنبال کرد. این فرایند رویارویی با موانع، در نظر گرفتن راه-های اطراف آنها، و سپس به اجرا گذاشتن فعالانه این نقشه ها هسته تکوین امید را تشکیل می دهند. راتر (1994،به نقل از اشنایدر و لوپز،2002) در مؤسسه روانپزشکی در لندن غلبه بر چنین موانع و ناملایمات را به فرایند ایمن-سازی روانی مرتبط ساخته و بازده آن را انعطاف پذیری خوانده است. احساس ایمنی کودک نسبت به دلبستگی به مراقبان خود و بافت بین فردی که در آن با ناگواری ها کنار می آیند امری حساس و تعیین کننده است. کودکانی که با امنیت به والدین و مراقبان خود دلبستگی دارند و از حمایت اجتماعی کافی برای کنارآمدن با ناملایمات برخورداند انعطاف پذیری و امید را پرورش می دهند(راتر،1994 ؛به نقل از اشنایدر و لوپز،2002).

در دوره پیش دبستانی از 3 تا 6 سالگی، رشد سریع زبان، تفکر شهودی پیش عملیاتی، علاقه به داستان گویی، و امور روزمره قابل پیش بینی، امکان رشد بیشتر طراحی گذرگاه های امیدوار در رویارویی با موانع و مشکلات را فراهم می آورد. رشد جسمانی کودک به وی امکان می دهد تا مهارت های پیچیده ای را با اجرای نقشه های خود پرورش دهد. وقتی توانایی ایجاد همدلی با دیگران در اواخر سال های پیش دبستانی شروع به رشد می کند، کودکان آگاه می شوند که برنامه ریزی برای دنبال کردن گذرگاه ها به سوی هدف های باارزش گاهی ممکن است به دیگران کمک کند تا هدف های ارزشمند را دنبال کنند و یا اینکه آنها را از این کار باز دارد. رشد چشم انداز به کودکان پیش دبستانی امکان می دهد که خواسته های دیگران را در 
نقشه های خود منظور کنند (اشنایدر و لوپز،2002).

 

 

 

در دوره کودکی میانی و نوجوانی مهارت های تفکر منطقی سریع تر از مهارت های تفکر شهودی، مهارت های حافظه ای، مهارت های خواندن، و مهارت های چشم انداز اجتماعی پیشرفته، رشد می کند. این امر امکان برنامه ریزی امیدوارنه و پیچیده و دنبال کردن گذرگاه ها به سوی هدف های ارزشمند، و اقدام در یک بافت اجتماعی با در نظرگرفتن خواسته های والدین، خواهر و برادر، همگنان و آموزگاران را فراهم می سازد (اشنایدر و لوپز،2002).

 

 


در نوجوانی، مهارت های تفکر انتزاعی در نوجوانان رشد می کند. این مهارت ها اداره مسائل پیچیده شامل: افزایش خودمختاری از والدین، ایجاد روابط صمیمی انحصاری، و پرداختن به نقشه های شغلی را آسان می سازند. این چالش ها فرصت هایی را برای برنامه ریزی امیدوارانه و دنبال کردن امیدوار طرح ها به رغم کمبودها و موانع فراهم می آورند (اشنایدر و لوپز،2002).
کودکانی که سرشت امیدوارنه را پرورش می دهند معمولاً والدینی دارند که به عنوان سرمش های نقشی امیدوار عمل می کنند، و در تدوین و اجرای طرح ها برای از میان برداشتن موانع و دستیابی به اهداف ارزشمند، آنان را راهنمایی می کنند. این کودکان، وابستگی ایمن به والدین خود دارند که برای آنها محیط خانوادگی گرم و با ساختاری را فراهم می سازند ودر این محیط، مقررات به گونه ای ثابت و قابل پیش بینی به اجرا در می آید و تعارض ها نیز به گونه ای قابل پیش بینی و مناسب حل می شود (اشنایدر و لوپز،2002).

 

 

برخی از کودکان، اما نه همه آنها، که نادیده گرفته شده اند، مورد بدرفتاری قرار گرفته اند، داغدیده اند، یا با تعارض های بین شخصی پایدار و ناشی از جدایی یا طلاق والدین مواجهند، نمی توانند سرشت امیدوارانه را پرورش دهند. کودکانی که در محیط خانوادگی آکنده از استرس بزرگ می شوند احتمال بیشتر دارد که در شرایط خاصی انعطاف پذیر و امیدوار بارآیند. اول اینکه، این کودکان در می یابند که والدینشان مشکل دارند و لذا سرپرستی ناکافی والدین را به جای قصور شخصی، به عنوان کمبودهای والدینی رده بندی می کنند. دوم اینکه، این کودکان سایر بزرگسالان را افرادی می یابند که در شرایط معمول می توانند نیازهای آنان را از لحاظ مراقبت، کنترل و تحریک ذهنی برآورده سازند. سوم اینکه، این کودکان یک استعداد یا موهبت خاصی را در اویل زندگی خود شناسایی کرده و پالایش می دهند که امکان دسترسی به شبکه های اجتماعی حمایتی جدید را برایشان فراهم می سازد. چهارم اینکه آنان برای پرورش استعدادهای خود از انگیزه بالایی برخوردارند که با پایداری و سرسختی مشخص می شود. سرانجام، آنان گرفتاری و ناملایمات را به جای یک مانع به عنوان فرصت و چالش برای رشد و تحول تلقی می کنند ماهونی(1991،به نقل از اشنایدر، 2000).

 

 

 

بزرگسالان امیدوار نیمرخ روانی متمایز دارند (اشنایدر،2000). بزرگسالانی که از سطوح بالای امیدواری برخوردارند، در زندگی خود به اندازه سایرین شکست هایی را تجربه کرده اند، اما این باور را پرورش داده اند که می توانند با چالش ها سازش کنند و با ناملایمات کنار بیایند. آنان یک گفتگوی درونی مثبت مداوم شامل جمله هایی از این قبیل « من از عهده اش بر می آیم، تسلیم نخواهم شد» و مانند آن را اتخاذ می کنند. آنان وقتی در رسیدن به هدف های ارزشمند با موانعی روبرو می شوند، 

 

 

هیجان های منفی و با شدت کم را تجربه می کنند. این امر ممکن است به این خاطر باشد که وقتی با موانع روبرو می شوند برای دستیابی به هدف های خود مسیرهای جایگزین ایجاد می کنند، یا با انعطاف هدف های قابل دسترس تر را بر می گزینند. افرادی که امید کمتری دارند وقتی با موانع غیرقابل رفع روبرو می شوند، هیجان هایشان یک توالی نسبتاً قابل پیش بینی از امید به خشم، از خشم به یأس و از یأس به بی احساسی را دنبال می کنند. افراد دارای سطوح امیدواری بالا وقتی در زندگی بزرگسالی با مسائلی مواجه می شوند، تمایل پیدا می کنند که مسائل مهم و بزرگ را به مسائل کوچک و روشن و قابل اداره تجزیه کنند ماهونی(1991،به نقل از اشنایدر، 2000).

 

 

 


فهرست مطالب
مبانی نظری و پیشینه امیدواری
مبانی نظری تحقیق امیدواری
1-5-3-امید 7
1-5-3-1-تعریف مفهومی امید 7
 1-5-3-2-تعریف عملیاتی امید 7
1-5-3-3- تعریف عملیاتی مؤلفه های امید 7

2-3- امیدواری 28
 2-3-1-رشد امیدواری 31
 2-3-2-امید درمانی 33
 2-3-3-خوش بینی 33
 2-3-4- خوش بینی سرشتی یا گرایشی 34
 2-3-5- سبک تبیینی خوش بینانه 34
 2-3-6-رشد خوش بینی 35
 2-3-7-باز آموزی اسنادی 37
 2-3-8- خطاهای ادراکی مثبت 39
2-3-9-خود فریبی 40
 2-3-10-انکار و واپس رانی 40
 2-3-11-توجه انتخابی و فراموشی مطلوب 41
 2-3-12- نادیده گرفتن ناتوانی 41
 2-3-13-خود انگاره منفی 41
 2-3-14-رشد خطاهای ادراکی مثبت 42
 2-3-15-اصلاح خطاهای ادراکی مثبت 43
 2-3-16-خوش بینی،امیدواری و سلامت روان 44
 2-3-17-پایه های عصبی زیستی خوش بینی و امیدواری 44
 2-3-18-عصب زیست شناسی بدبینی 44
2-3-19- عصب زیست شناسی رفتار هدفمند خوش بینانه 45
2-3-20- عصب زیست شناسی تعامل اجتماعی خوش بینانه 46
2-4-رابطه معنویت و امیدواری 47
2-5- رابطه معنویت و سلامت روان 47
2-6-رابطه امید واری و سلامت روان


پیشینه تحقیق امیدواری


منابع