در كتب متعددي كه به توضيح و تعريف واژه رشد پرداخته اند تعابير مختلفي در مورد آن به كار برده اند ولي با اندك تاملي در آن ها به خوبي مي توان دريافت كه تمامي آن ها به يك معني اشاره دارند هر چند تعابير ممكن است متفاوت باشد. 

بعضي رشد را چنين تعريف كرده اند: 
     وقوع تدريجي يك پديده خاص در جهت كمال كه در دو جهت كمي و كيفي صورت مي پذيرد. 
     رشد از نظر زيست شناسان به معني تغييرات تدريجي در جهت كمال كمي از قبيل وقوع تغييرات بدني (افزايش قد، وزن، نمو استخوان ها و...) و در علم روان شناسي علاوه بر جنبه كمي از نظر كيفي نيز بررسي مي شود. 

 

 

 


مفهوم رشد در فقه اماميه و اقوال فقهاء

     مرحوم محقق اول در كتاب شريف مختصر النافع مي فرمايد: "الرشد و هوان يكون مصلحاً لما له و في اعتبار العداله تردد."  هم چنين فقهاي عظام رشد را به ملكات نفساني تفسير كرده اند كه اقتضاي اصلاح مال و منع از صرف آن در راه هاي غير متعارف به افعال عقلاء مي-باشد .     در كتاب شريف مجمع البيان نيز رشد به معني عقل و اصلاح مال آمده است، نكته ديگر  اين كه رشد را بايد از ديگر كمالات اخلاقي كه با تمرين و رياضت حاصل مي شود جدا كرد. لذا تكرار مي كنيم كه در اين جا رشد در مقابل سفه اي است كه به معني نقصان عقل عملي است. ضمن اين كه در مباحث بعدي خواهيم گفت كه رشد نياز به تمرين و ممارست ندارد بلكه تشخيص آن با اختيار و امتحان خواهد بود.

 

 

 

     هم چنين در بعضي از روايات شارب خمر را سفيه و فاسق دانسته اند ولي مسلماً منظور سفاهتي نيست كه ما در معاملات از آن ياد مي كنيم پس نمي توان آن را قياس براي ديگر كبائر دانست.      بر اساس نظر صاحب جامع المدارك از بعضي از اخبار كه صحت معامله فاسق را اجازه داده است مثل خريد و فروش چوب براي كسي كه مجسمه مي سازد و يا انگور و خرما براي كسي كه از آن خمر مي سازد مي توان فهميد كه بايد چنين معاملاتي را جايز دانست.     مرحوم علامه در قواعدالاسلام مي فرمايد: "و اما الرشد فهو كيفيه نفسانيه تمنع من افسادالمال و صرفه من غيرالوجوه اللائقه بالفعال العقلاء. فلا تعتبرالعداله."

 

 

 


از تعريف فوق براي رشد مي توان چند مسئله مهم را استنباط كرد:
     1- رشد مجموع حالات و كيفيات نفساني است كه مانع فاسد شدن و از بين رفتن اموال و دارائي مي‏شود.
     2- افساد و اتلاف مال با صرف آن در راه هاي غير عقلايي تحقق مي يابد پس اگر حالات و كيفيات مذكور بتواند مانع از صرف اموال و دارايي در راه هاي موصوف باشد رشد نيز محقق است.
     3- مرحوم علامه براي احراز رشد، عدالت در دين را لازم نمي داند و حتي در آن ترديد هم نكرده است و با قاطعيت عدم عدالت را ذكر نموده و مي فرمايد: "فلا تعتبرالعداله".

 

 

 

 

 

 

فهرست مطالب
گفتار اول) مفهوم رشد    5
بند الف) مفهوم لغوي رشد    6
بند ب) مفهوم اصطلاحي رشد    7
بند ج) مفهوم رشد در قرآن    9
بند د) مفهوم رشد در اصطلاح فقهي    13
1) مفهوم رشد در فقه اماميه و اقوال فقهاء    13
2) مفهوم رشد در فقه عامه    17
- تعريف غير رشيد (سفيه) در اصطلاح فقهي    19


گفتار دوم) فرق بین رشد با عدم رشد در موارد مشابه    25
الف) تفاوت رشد با تمييز    25
ب) تفاوت رشد با بلوغ و عقل    25
ج) تفاوت غير رشيد (سفه) با جنون    26
د) ارتباط بين عقل و رشد در غير رشيد (سفيه)    27
هـ) فرق سفاهت با صغر    27

گفتار سوم) ابعاد و اقسام رشد    29
بند الف) ابعاد مختلف رشد    29
1- بعد جسماني (رشد جسماني)    29
2- بعد عقلاني (عقلائي)    29
3- ارتباط رشد عقلاني و رشد جسماني    29
بند ب) اقسام رشد به اعتبارات مختلف    30
1) رشد فردي و اخلاقي    30
2) رشد در عبادت    30
3) رشد از نظر آموزش و پرورش    32
4) رشد ملّي    32


گفتار چهارم) دليل شرط بودن رشد    34
بند الف) دليل شرط رشد    34
بند ب) آيا براي حصول رشد سن معيني لازم است    35
فهرست منابع    37