هدف از این تحقیق بررسی تغییر حسابرس و رفتارهای مدیران با فرمت docx در قالب 15 صفحه ورد بصورت کامل و جامع و با قابلیت ویرایش می باشد

 

 

 

فهرست مطالب

تغییر حسابرس، دوره تصدی و رفتارهای مدیران

مقدمه

دوره تصدی حسابرس و محافظه كاری

کیفیت حسابرسی، دوره تصدی حسابرس و ویژگی های کیفی سود

دوره تصدی حسابرس و محافظه کاری سود

دوره تصدی حسابرس و مربوط بودن سود

دوره تصدی حسابرس و قابلیت اتکای سود

سطوح تصدی و دیدگاه های متفاوت

اثر متقابل دوره تصدی بر محافظه کاری و مدیریت سود

منابع

 

 

 

تعویض حسابرس و تغییر آن در بسیاری از بنگاه های اقتصادی اتفاق می اتد. این اتفاق منجر به ایجاد تغییراتی در بنگاه شده این تغییرات هم بر رفتار مدیران و هم بر رفتار حسابرسان تاثیر گذار است. این تاثیر گذاری می تواند بر کیفیت حسابرسی، کیفیت گذارشگری مالی و همچنین قابلیت اطمینان و اتکای اطلاعات تاثیرگذار است. مدیران چه در هنگام تغییر حسابرسان و چه هنگام عدم تغییر آنها و طولانی شدن دوره های تصدی حسابرس، محافظه کاری، مدیریت سود و رفتارهای تضاد منافع با ذینفعان را تا حدی تغییر می دهند. این رفتار ها تحت تاثیر حسابرسان جدید و شیوه حسابرسی آنها و یا ماندگاری حسابرسان قبلی و معادلات مرتبط با ارتباط با حسابرسان قرار می گیرد. در ادامه به تحلیل تاثیر تغییر حسابرسان و دوره تصدی حسابرسان بر رفتار مدیران که شامل محافظه کاری و مدیریت سود می باشد، می پردازیم.

 

 

 

 

در خصوص رابطه دوره تصدی حسابرس و محافظه كاری عده ای معتقدند با افزایش دوره تصدی، محافظه كاری كاهش می یابد. به اعتقاد این گروه در سا ل های ابتدایی كار حسابرسان با صاحبكاران جدید، حسابر س ان ممكن است به دلیل ترس از طرح دعاوی حقوقی علیه آنها كه ممكن است در پی عدم شناخت كافی از فعالیت های صاحبكار پدید آید رویه های محافظه كارانه تری از سوی صاحبكاران خود درخواست كنند اما با گسترش روابط و احتمالاً كاهش استقلال، تمایلی برای مقاومت در برا بر خواسته های مدیریت صاحبكار نداشته و به این ترتیب مدیران به گونه ای خوش بینانه به گزارشگری بپردازند. یافته های همیلتون و دیگران (2005) و لی (2007) سازگار با این دیدگاه است. در حالی كه گروهی دیگر بر این باورند تعاملات طولانی مدت حسابرس و صاحبكار منجر به افزایش بكارگیری رویه های محافظه كارانه توسط صاحبكار می شود. به اعتقاد این گروه از صاحبنظران، از آنجایی كه حسابرسان جدید معمو لا فاقد شناخت كافی درباره فعالیت های تجاری و سیستم های كنترل داخلی صاحبكار هستند مجبور می شوند بیشتر روی تصمیمات مدیران در رابطه با گزارشگری مالی اتكا كنند و در نتیجه احتمال بیشتری وجود دارد كه با رویه های فرصت طلبانه مدیران موافقت كنند.

 

 

 

این امر می تواند منجر به كاهش استفاده از رویه های محافظه كارانه شود. اما با افزایش دوره تصدی و بدست آوردن شناخت بیشتر، هوشیاری آنها نسبت به كار بیشتر شده و از هرگونه ریسك حسابرسی بالقوه اجتناب می كنند مثلاً درخواست استفاده از رویه های محافظه كارانه تری را از مدیریت خواهند داشت. حسابرسان از محافظه كاری به عنوان یك استراتژی مدیریت ریسك، بهره می گیرند. شناسایی سریع تر اخبار بد درباره جریان های نقد آتی نسبت به اخبار خوب (محافظه كاری) میتواند به عنوان اولین ابزار حفاظتی در برابر طرح دعاوی حقوقی بالقوه علیه حسابرسان مطرح شود. سایر استراتژی ها نظیر افزایش در حق الزحمه حسابرسی به منظور جبران افزایش ریسك دعاوی حقوقی یا حتی كناره گیری از حسابرسیهای پرریسك می تواند هزینه بر و ناكارامد باشد (جنکینز و لوری، 2006).